حیاط
شمالیِ گیلاس و گفت و گو
صندلیهای ساکتِ منتظر
سایهروشنِ ایوانها، میزها، پردهها
صدای شُستنِ استکان
رنگِ بلورِ آب، خوابِ گلاب، طعمِ شِکَر،
شربتِ غلیظِ لیموی گَس
برجستههای مساوی، ماه، پیراهنِ عروس، آینه، آسمان
حرف و هوای زن، حوصله، زندگی ...
بوی برنج، دَمدَمای پسین
احتمالِ باد، بادیه، بادیههای دور:
مَرغا، مالمیر، M.I.S
و حوضخانهی کاشیکارِ خزهپوش
که پُر از عکسِ بیقرارِ ماه و میهمان و گفت و گوست.
من واژههای ولگردِ بیخیالِ خودم را میخواهم
لطفا جمعهی عجیبِ همان هفتههای بیمشق و گریه را
به من برگردانید!