شب شعر

ادبیات - شعر شعر نو - دیوان اشعار شاعران

شب شعر

ادبیات - شعر شعر نو - دیوان اشعار شاعران

عشق همین خنده های ساده توست


 

عشق
همین خنده های ساده توست
وقتی
با تمام غصه هایت
می خندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم.

"کیکاووس یاکیده"

من رد بوی تو را می بوسم

من رد بوی تو را می بوسم 

من رد بوی تو را می بوسم

گنجشک های تشنه 

مرا بدرقه می کنند.

کودک از پی مادر

مادر از پی کودک.

 

"کیکاووس یاکیده"

از کتاب: کولی، پیراهن تنگ یک خواب بلند / انتشارات کاروان

بگذار دیرتر بمیرم…

بگذار دیرتر بمیرم… 

هر که را از دور می بینم

گلویم خشک می شود

می ترسم نکند این بار

اشتباه نگرفته باشم

بانو!

من به دنبال تو می آیم

تو هم از من بگریز

بگذار دیرتر بمیرم

 

پرواز خواهم آموخت

پرواز خواهم آموخت 

آن دم
که دریا و آسمان
گم شود
پرواز، خواهم آموخت
پیش از آن که چشمانِ تو
دوباره باز شود.

هیچ دل تنگ نبوده‌ام!

هر شب که می‌خواهم بخوابم

می‌گویم
صبح که آمدی با شاخه‌ای گل سرخ
وانمود می‌کنم
هیچ دل تنگ نبوده‌ام
صبح که بیدار می‌شوم
می‌گویم
شب، با چمدانی بزرگ می‌آید
و دیگر نمی‌رود.