و یاد اخبار هواشناسی افتادم
که لذت باران های بی هنگام را می برد
گفتی می آیی
و یاد تمام روزهایی افتادم
که بیهوده چتر برداشته بودم!
"لیلا کردبچه"
از مجموعه: "صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر" / انتشارات دفتر شعر جوان
--------------------------------------------------
جاده ها جایی
اگر برای رفتن داشتند
تکان دادن
دست
دو معنای
کاملاً متفاوت نداشت
غربت
با پوشیدن
کفش هایت آغاز نمی شد
و دستی که
پشت سرت آب می ریخت
جاده ها را
به زمین کوک نمی زد
مثل لباس سالهای دبستانم
مثل سالهای مأموریتهای طولانیِ پدر
که نمیفهمیدم
وقتی میگویند کسی دورَست
...
یعنی چقدر دورَست
"لیلا کردبچه"
هرجای نقشه
خواستی بگذار
فرقی نمی کند
تنهایی من
عمیق ترین
جای جهان است
و انگشتان تو
هیچ وقت
به عمق فاجعه
پی نخواهند برد
"لیلا کردبچه"