که در گریبانت
دو کبوتر توأمان بیتابند
و قلب پاک تو
با لرزش خوش کبوتران
به تنظیم ایقاع و آهنگ جهان برخاسته است
لبانت به طعم خوش صداقت آغشته است
و گرمای مهربان دستت
مرد را مرد میکند
و من
ایستاده ام
و به نیمهی کهکشان مینگرم
که در آنسویش
تو
عشق تقدیر میکنی
و من
کامل میشوم
ای زن زن !
اولین دل دل
دیدار
اولین تب
اولین شب
سرفه های خشک
سیگار
زنگ آخر زنگ
غیبت
وقت خوب
سینما بود
زنگ نور و زنگ سایه
امتحان بوسه
ها بود
اولین بار
اولین بار
آخرین فرصت
ما بود
بهترین جای
ترانه
بهترین جای
صدا بود
اولین بار اولین یار
کشف طعم بوسه
ی تو
مثل کشف یخ و
آتش
کشف بی مرگی
و ایثار
کشف گستاخی
آرش
اولین دروغ
ساده
اولین شک بی اراده
وحشت سر رفتن
از عشق
گریه های سر
نداده
اولین بار
اولین یار
اولین نامه ی
کوتاه
درشبی ساکت و
سیاه
خطی از
دلواپسی ها
از من و تو تاخود ماه
اولین بغض
حسادت
کنج دنج شب
عادت
بستری از درد
و هذیان
تا ضیافت تا
عیادت
اولین بار
اولین بار
آخرین فرصت
ما بود
بهترین جای
ترانه
بهترین جای صدا بود
اولین بار
اولین یار
کشف طعم بوسه
ی تو
مثل کشف یخ و
آتش
کشف بیمرگی
و ایثار
کشف گستاخی
آرش
اولین دروغ
ساده
اولین شک بی
اراده
وحشت سر رفتن
از عشق
گریه های سر
نداده
اولین بار اولین یار
اولین بار
اولین بار
...
زمین ادامه یک عشق است که سرخ ترین پیراهن را بر تن دارد .
و من ادامه زیباترین ترانه های ترس خورده بابابزرگ به ترکه های ناظم و درد بلند جریمه
به وحشت سود و زیان تاجر زنگ حساب
به کوچه های خشک آب شاهی و یخ بر خر
سکوت ماندگار پدر
و فرفره های بی باد میرسم.
چه کسی آیا
سه ماه تعطیلی ده سالگی ام را از تخم مرغ فروش و تاجر بازار امتحان حساب بازپس میگیرد
جز من که از زمین تو می رویم.
زمین ادامه یک شعر است که عشق را ادامه شبنم می داند